گاهی دلم میخواهد عاشقانه هایم را ببرم به گل فروشی محبوبم و گلدان عزیزتر از جانم را بستانم
گاهی موهای سیاهم تشنه نوازش می شود
موهایم را میبافم نمی گذارم تنهایی هایم میان مردم پخش شود
گاهی دلم یک جفت پا برای هم قدم شدن، برای همراه شدن میخواهد
پاهایم را برمیدارم کتونی های محبوبم را به پایش میکشم و به سمت نا کجا آباد راهی میشوم
گاهی ته دلم غنج می رود برای خودم
پ.ن: خل نشدم، خودشیفته م نیستم فقط احساسمو گفتم