پایان سال 94...(چهل و ششم)

توی ساعت های پایانی سال همیشه به اتفاقاتی که پشت سرگذاشتم، فکر میکنم.  به این فکر میکنم که اون سالو چجوری گذرندم و اینکه امسال هم چقدر زود گذشت. بیشتر مواقع این لحظات پایان سال لحظات مزخرفیه. نمیدونم چرا؟! همیشه ی بغض مبهم گلومو چنگ میزنه ومنتظر یک بهانه است تا بترکه. از این رو یک سوژه نه چندان دلخراش از تلوزیون پیدا میکنم و مث ابر بهار شروع به باریدن میکنم. "اندر احوالات یک عدد خل" :-)

نظرات 1 + ارسال نظر
ایران دخت دوشنبه 2 فروردین 1395 ساعت 19:32

سلام سال نو مبارک امیدوارم سال خوب و خوش و پر از آرامش داشته باشید.

سلام عزیزم سال نو شمام مبارک
همچنین مهربون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد