return (پنجاه و یکم)

من برگشتم

برگشتم به خودم

به خود آزادم

آزاد از اتفاقات سخت

و رها کردنشون

من برگشتم

به بهار رها

این بهار رها رو خیلی دوسش دارم

کاشکی همیشه بمونه

چند وقتی نبوده من از خیلی کار هام  افتادم

حالا که اومد خیلی کارای عقب افتاده دارم

خیلی وقت بود با گلهام حرف نزده بودم

خیلیا شون قهر کردن باهام...


زندگی ادامه داره

و من با انگیزه ادامه میدمش

نه به امید اتفاقای بهتر

اتفاق بهتر همین الان

اتفاق بهتر منم