آدم های بی معرفت...(سی ودوم)

وقتی که یک لنگه پا ایستادی

درد کمرت امانتو بریده 

و به در چشم دوختی

وقتی که خیال برتمیداره...

کجا ها برید و چکارا کنید؟

میفهمی که رکب خوردی 

رفتن... 

زود تر از تو رفتن

نمیدونم آدما چرا انقدر بی معرفت شدن

گاهی اوقات یادمون میره که همین بی معرفتی ها

 ممکن دل یکیو بشکنه

یکجوری که صداش گوش بقیه رو کر کنه

یکجوری دیگه نتونی آدم سابق باشی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد