واقعی ترین عشق زندگیم...(سی و هفتم)

وقتی غبار پیری رو تو چهره ی واقعی ترین عشق زندگیت حس میکنی

اصلا دوس نداری ببینیش

طاقت کم طاقتی ها شو نداری

سعی میکنی ازش فرار کنی

به روی خودت نیاری

اما حسش میکنی


اون وقتی که دیگه سرخ آب سفید آب نمیزنه

اون وقتی که نگاهت میکنه و تمام خستگی هاشو از تو چشماش میخونی

اون وقتی که میخنده اما نه مث سابق

اون وقتی که گوش هاش بدهکار دخترانگی های تو نباشه

درست همون موقع حسش میکنی

واقعی ترین عشق زندگیم طاقت کم طاقتی ها تو ندارم

نظرات 1 + ارسال نظر
ایران دخت چهارشنبه 28 مرداد 1394 ساعت 15:35 http://delneveshtehayedeleman.blogsky.com

امید وارم مشکلتون حل بشه ...........

ممنون عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد